اصلا بیا تا ابد با هم قهر کنیم
يكشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۷، ۱۱:۵۶ ب.ظ
گاهی وقتا ما آدما زندگی رو جان بسر میکنیم،اره دقیقا یا بهتر بگم زندگی رو فقط با زنده بودن میگذرونیم که دینی به گردن ما نداشته باشه ،گاهی وقتا به این فکر میکنم خوش بحال مردمان بومی پابرهنه ی جزیره ی دورافتاده ی آفریقا که شاید خدایی ننداشته باشد باشد که دلش بشکند از او .گاهی به این فکر میکنم ماه در ته حوض افتاده و آسمان را آب گرفته و آسمان با همه ی وسعت آن در حوض ما جا شده است ،اما وقتی زیر آسمان دراز میکشی و دستهایت را قلاب میکنی زیر سرت میگذاری ،آسمان حوض با وسعت ماه است که فقط آب ندارد . زاویه ی دید که بچرخد شاید قوانین فیزیک ذرات و تقدیر مقدرات و امثالهم هم چرخید .بارها زدیم به تیپ و تاپ همدیگر و تو کوزه شکستی و من کاسه ،تو گفتی من خدایم و تو بنده ،من هم همان را گفتم که خدایا تو خدایی و من بنده ،اصلا شاید حرفهای همدیگر را نمی فهمیم یا نه ببخش اصلا بنده ی زبان نفهمی داری بارها سرت فریاد زدم که ظرف آب کوچک است و همین قدر ظرفیت داره و تو یکبند از آسمان میباری ،ای کاش تصلا این کاسه می شکست و آب میریخت و سیل میشد و آب همه ی دنیا را میبرد ،که همه ی دنیا میدانست بی رحم سیلاب که در این ظرف جا نمیگیرد .اصلا چه طور است خدای من انگشت قهرت را بده و تا ابد با هم قهر کنیم .+خوشبحال هرکس که حالش در هوای خدایش خوب است +شماها زیاد به حرفای من گوش نکنید iv>
- ۹۷/۰۸/۱۳