جهان وارونه

شاید اگر .....

جهان وارونه

شاید اگر .....

کودتا باش ،خودت را در خودت جا نگذار ، عاشقانه های خودت را با تا ماه ببر و کنار خودت قدم بزن ،گریه هایش را پاک کن ،زانو های زخمی و خاکی اش را مداوا کن ،خنده هایش را قاب کن و هر بار با شیطنت دلتنگ خودت باش ،بیهوا عاشق خواسته های بیهوایت باش ،گاهی هیچ کس دلش برای تو تنگ نمیشود اگر این خودت را فراموش کنی ،دیوانه ،عاشقانه های خودت را قاب کن و جهان در جو مدار خود بیرحمانه میچرخد ،تو و تو یک روز در تصویر یک قاب فقط میمانی

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

"نامه ای به گذشته "

يكشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۸، ۰۱:۵۹ ب.ظ
سلام عاطی جان ،نمیپرسم خوبی چون من حال اون روزا تو خوب میدونم ،میدونم که خوبی و تو هم برای حال این روزای خودمون دعا کن ، به چی فکر میکنی کوچولو ؟به اینکه دنیات عجیب و غریب و میخوای آرومش کنی ؟ ولی میدونی اینقدر قدرت نداری ،یه سری اتفاقا از مدار اراده ی کوچولوی تو خارجه ،توی دیوونه رو خیلی دوست دارم ،حالا که از دور نگاه میکنم دلم نمیخواد بهت بگم عوض شو چون تو تمام وجودت سمت این بود که خانواده تو خوشحال ببینی ،میخوام بگم با همه ی اونا بیشتر بخند ،کاش میشد پولای خورد تو جمع کنی و یه قلب بزرگتر بخری آخه با این قلب کوچیک و این حجم دلتنگی این روزا آروم نمیگیری ،من همه ی اون روزای دوست داشتنی رو توی یه صندوق نگه میدارم ،خاک نمیخورن بهت قول میدم اونا رو هر روز مرور میکنم ،فقط سعی کن اخه اینقدر قدم هاتو گنده برنداری ،یه مقدار رویایی فکر نکن ،چون خیلی وقتا رویاها تقلبین :( اینکه قدم به قدم با خودت میمونی اما نه برای خودت این خوبه ،هنوزم اینجا کسایی که دوستشون داری بیشتر از خودت برات مهمن ،با اینکه اتفاقای بزرگ باعث میشه بزنیم تصویری که از خدا توی وقتایی که کوچیک بودی رو بشکنیم اما میخواستم بگم قابش سالم موند و حالا از خدای خودمون بخاطر انتخابهایی که برات داشت ،زندگی توی اون کلیسا ،بودن و داشتن این خانواده و خواهر و برادرا ، دوستایی که کنارت بودن و موندن ،و اینکه بهت یاد داد قلبتو گم نکنی ،اینکه حتی با زانو های زخمی میتونی بدویی "ازش ممنونم " یادته با دیدن آدمایی که شبیه شعرای سهراب ساده و روان نبودن و آدما رو له میکردن چقدر عصبی میشدی ،میخواستم بهت بگم هنوزم همونجوری موندی و هنوزم عصبیت میکنن و خواستم بهت بگم این آدما همیشه توی هر زمان و هر جغرافیایی هستن ،اما توی وسعت سرزمین خودت به آدمای دوست داشتنی نگاه کن اونا آرومت میکنن مثل خانوادت مثل دوستات مثرل یاسمن و همه ی اونایی که دیوونن چون فقط دیوونه ها میتونن اینقدر یک رنگ باشن ،بر عکس یاسمن عزیز من دوست این روزای خودمون به نظر من آدم نباید بخاطر چیزایی که گم میکنه اینقدر ناراحت بشه ،اخه آدما میتونن همیشه چیزای زیادی داشته باشن که اینقدر دوست داشتنی ،اما تنها چیزایی که سعی کن گمشون تکنی آدما هستن ،آدما رو گم نکن چون خاطرات رو میتونی فقط با اونا بسازی ،و باور به اینکه حق نداری توی خستگی هات و دلتنگی اآت اینقدر بمونی که یه دختر گنده دماغ بشی ،من اینجا موندم نگران اینکه زود بزرگ شی نباش ،خیلی آروم بیا و توی روزای دوست داشتنی ت بیشتر بمون کنار آدمایی که بیشتر از هر چیزی دوستشون داری . یاسمنم عزیز دلم ممنونم از دعوت تو بخاطر این چالش اگه دیر شد و اگه به درد نخورد من و ببخشید ، و اگه هنوزم دیر نشده باشه از تمام کسایی که خوندن اما توی چالش شرکت نکردن و همین طور از جناب منزویی دعوت میکنم که ب توی این چالش شرکت کنند :)
  • دختر خرداد

"داستان عشق وطن باورت کنند "

سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۸، ۱۰:۰۶ ق.ظ
">یه عده ای هستن که روی عمر و عاص سفید کردن ،توی فیلم مختار یه دیالوگ داشت طرف گف خب حالا که با نام حسین برای خود برج و باروتی ساختی ،حکایت همین عده هست ، که با اسم شهدا برای خودشون برج و باروتی ساختن ، و تا میخوای حرف بزنی به اسم منافق و پامال کردن خون شهدا متهمت میکنن ،معلوم نیست اونایی که خون مردم و توی شیشه کردن یا مثل نازی ها از روغن آدمیزاد برای خودشون کره درست میکنن ،کیا هستن ،حیفه همه ی اون جوونایی که برای آرمانهای دروغی از بین رفتن و حیف همه ی مادرایی که داغ نبودن بچه هاشون رو سالهاست تحمل میکنن و یکی دیگه کاخ میسازه ،یکی نیست بگه اخه اشغالا ادعای جهانی دارین شما نمیخواد جهان و نجات بدین ،یه محبت کنید دنیا پیشکش شما همین یه وجب خاک و نجات بده ،آقایونی که قیافه توهم میکشن و از خون شهدایی که ریخته شده به خودشون افتخار میکنن یه محبت کنید مگه جهاد واجب نیست خب بسم الله ادل پسرای خودتون و بفرستید برای واجب الهی ،مثل جلال الدین خوارزمشاه که مغولا حمله کردن اول بچه های خودش و به آب انداخت ، و از روی اونا رد شد ،شما اول پسراتون و به آب بندازید من اگه قسمت شد یه پسر داشته باشم قسم میخورم خودم توی همون آب خفه ش کنم ،اخه وطن فروشای بیشرف همیشه شعار این براه که زبان پارسی را پاس بدارید حس ناسیونالیستی داشته باشید ،اگه کسی با زبان انگلیسی حرف بزنه خاءن محسوب میشه اما اگه با عربی حرف بزنه عالی فوق العاده دیگه کم کم داریم فکر میکنیم ما از ازل عرب زبان بودیم ،هیییی فریدون توللی گفت :ترسم ز فرط شعبده چندان ... کنند /که داستان عشق وطن باورت کنند
  • دختر خرداد