جهان وارونه

شاید اگر .....

جهان وارونه

شاید اگر .....

کودتا باش ،خودت را در خودت جا نگذار ، عاشقانه های خودت را با تا ماه ببر و کنار خودت قدم بزن ،گریه هایش را پاک کن ،زانو های زخمی و خاکی اش را مداوا کن ،خنده هایش را قاب کن و هر بار با شیطنت دلتنگ خودت باش ،بیهوا عاشق خواسته های بیهوایت باش ،گاهی هیچ کس دلش برای تو تنگ نمیشود اگر این خودت را فراموش کنی ،دیوانه ،عاشقانه های خودت را قاب کن و جهان در جو مدار خود بیرحمانه میچرخد ،تو و تو یک روز در تصویر یک قاب فقط میمانی

۵ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

اشتباه میکنند بعضی ها که اشتباه نمیکنند !

سه شنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۲۵ ب.ظ
اشتباه میکنند بعضی ها که اشتباه نمیکنند !!باید راه افتاد مثل رود ها که بعضی به دریا میرسند و بعضی ها به دریا نمی رسند ،رفتن هیچ ربطی به رسیدن ندارد ."سید علی صالحی"
  • دختر خرداد

مزه ی خرمالوها

دوشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۷، ۱۲:۴۵ ق.ظ
گاهی باید همه ی دار و ندار زندگی را فروخت و به جایی رفت که شاید بشود زندگی را خرید ،جایی که تمام معادلات کم بیاورد و تمام هر آنچه که تا به امروز دانش ما بود ،برهم بخورد ،همه ی دانش این بشر را بتوان در ازای چند دقیقه زندگی فروخت ،گیرم قرص های لورازپام درد شبانه را خواب کند ،اما امان که نمیدهد که رویاها روی سقف اتاق تءاتر بازی کنند و تو از هیجانش ساعت را خواب کنی ،گیرم که ریاضیات منطق دارد ،اما شاید منطق ریاضیات برخی از آدم ها مسبب مرگ مریم حیدرزاده شده باشد ،و باید جایی رفت که مزرعه ی همسایه مسیر آب را از مزرعه ی ما منحرف نکند ،پیرزنی با پیراهن ترمه که منتظر پاییز و خرمالوهای درخت حیاط خانه است،درخت را که نگاه میکند هنوز اهمن درخت است است ،تمام سالهای کنارش را بیاد می آورد ،فقط آنقدر میارزند که از مزه ی خرمالوها بیزار نباشد، و
  • دختر خرداد

من عاشق آدمایی م که بلند میخندند

يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۷، ۰۱:۰۷ ب.ظ
عاشق آدمایی م که بلند بلند میخندن که صدای قلبشون رو کسی نشنو ،دنیا با همه ی شلوغیاش یه چزایی داره که آدم عاشقش میشه منکه نمیدونم مسیرم به بهشت میخوره یا نه ؛)) اما میدونم قطعا جهنم بارون نمیاد ،دنیا رو با بارونی که الان داره میباره دوست دارم ،جالبه آدم بارون رو دوست داره حتی با وجود ایتکه میدونه وقتی میباره یه حس دلتنگی همراهش هست ، زیر پوست شهر وحشتناکه به به قدری که قصه ها درد میگیرن حتی به قدری که خود درد هم دردی میگیره که اسمش بی درمانه اما از دور شهر توی شب آرومه کاش همیشه میشد که آدم شهر رو با چراغاش ببینه یه جایی رو تابلو خوندم فکر کردن زیادی باعث درد میشه بیاین یه وقتیی فکر نکنیم به آدم انرژی میده ،دنیا همینه دیگه گاهی خیلی سرده اما مهم اینه که بتونی توی همین سرنا باقله ی گرم یا نه یه چای داغ زیر بارون توی خیابونی بخوری و با هرم نفست دستاتو گرم کنی ،و ب و سردی هوا نفست گرمت رو میبینه لااقل از همه ی برگهای بازی استفاده کردی ،ادم که قلبش داد و فریاد میکنه میتونه اینقدر بلند بخنده که صداش نیاد ،من عاشق اونایی م که بلند میخندن
  • دختر خرداد

اصلا بیا تا ابد با هم قهر کنیم

يكشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۷، ۱۱:۵۶ ب.ظ
گاهی وقتا ما آدما زندگی رو جان بسر میکنیم،اره دقیقا یا بهتر بگم زندگی رو فقط با زنده بودن میگذرونیم که دینی به گردن ما نداشته باشه ،گاهی وقتا به این فکر میکنم خوش بحال مردمان بومی پابرهنه ی جزیره ی دورافتاده ی آفریقا که شاید خدایی ننداشته باشد باشد که دلش بشکند از او .گاهی به این فکر میکنم ماه در ته حوض افتاده و آسمان را آب گرفته و آسمان با همه ی وسعت آن در حوض ما جا شده است ،اما وقتی زیر آسمان دراز میکشی و دستهایت را قلاب میکنی زیر سرت میگذاری ،آسمان حوض با وسعت ماه است که فقط آب ندارد . زاویه ی دید که بچرخد شاید قوانین فیزیک ذرات و تقدیر مقدرات و امثالهم هم چرخید .بارها زدیم به تیپ و تاپ همدیگر و تو کوزه شکستی و من کاسه ،تو گفتی من خدایم و تو بنده ،من هم همان را گفتم که خدایا تو خدایی و من بنده ،اصلا شاید حرفهای همدیگر را نمی فهمیم یا نه ببخش اصلا بنده ی زبان نفهمی داری بارها سرت فریاد زدم که ظرف آب کوچک است و همین قدر ظرفیت داره و تو یکبند از آسمان میباری ،ای کاش تصلا این کاسه می شکست و آب میریخت و سیل میشد و آب همه ی دنیا را میبرد ،که همه ی دنیا میدانست بی رحم سیلاب که در این ظرف جا نمیگیرد .اصلا چه طور است خدای من انگشت قهرت را بده و تا ابد با هم قهر کنیم .+خوشبحال هرکس که حالش در هوای خدایش خوب است +شماها زیاد به حرفای من گوش نکنید iv>
  • دختر خرداد

جانم لاتاری

يكشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۷، ۱۲:۲۲ ق.ظ
جانم لاتاری ،حرفهای طلایی زیادی رو داشت اما حیف که یک مشت خاک برای همه انگار ترکیب عنصرش فرق میکنه یکی از هزاران کیلومتر اون طرف مرز میجنگه که مدافع غیرت باشه و اما یکی مرزای غیرت رو قیچی میکنه ،به قول دولت آبادی درد اینجاس که نمیشود درد را به عده ای حالی کرد ،تلخیش میارزید
  • دختر خرداد